چه کسی را انتخاب کنیم؟
وقتی صحبت از گزینش افراد می شود، باید این سۆال مطرح شود و بررسی شود که آیا این فرد به درد این کار میخورد؟ آیا این فرد مناسب این شغل می باشد؟
معیار مناسب برای گزینش نیروی رزمی
برای گزینش نیروی رزمی قرآن میفرماید: «وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» بقره/247، وقتی مردم از پیامبرشان فرمانده برای جنگ میخواهند و خداوند شخصی را تعیین میکند، مردم میگویند این فرد مناسب این کار نیست زیرا از خانواده فقیر است. خداوند در بیان پاسخ می فرماید: این اشکال شما بی جا است خانواده فقیر و یا پولدار نقشی در جنگ ندارد و این فرد میتواند فرمانده باشد زیرا هم به علم مسائل جنگی آگاه است و هم توانایی رزمی دارد.
بنابر این در انتخاب نیروی رزمی آشنایی با تاکتیکهای جنگ و توانایی رزم مطرح است.
گزینش مسئول بیت المال
در بیت المال حضرت یوسف علیه السلام میفرمایند: من را مسئول بیت المال کنید چون قدرت حفظ و آگاهی بر حفظ آن در من قوی میباشد.
اگر مسئله کار است قدرت و امانت و اگر مسئله بیت المال است حفیظ علیم اگر مسئله رزمی است «فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» و برای نصب هر مقام و شخصیتی هر خصوصیت مخصوص به خودش دارد.
حضرت موسی (علیه السلام) میگوید: خدایا سخنگوی من برادرم هارون باشد زیرا او «هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِساناً» قصص/34 او در بیان روانتر از من و دلنشینتر از من است.
انسان موجودی انتخاب گر است
مسئله گزینش یک مسئله اداری نیست، بلکه انسان همیشه باید گزینش داشته باشد و انتخاب کند.
مواردی که انسان حق انتخاب ندارد:
1- مسئله انتخاب پیامبر 2- انتخاب امام
قرآن در مورد امام میفرماید: «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً» بقره/124 بدرستی که من تو را برای مردم امام نصب میکنم. انتخاب امام به دست خداوند است «وَ ما کانَ لِمُۆْمِنٍ وَ لا مُۆْمِنَةٍ إِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَة» احزاب/36 حقی نیست برای مرد با ایمان و زن با ایمان وقتی خدا و رسولش امری را حکم کرد اختیار کنند.
در بیت المال حضرت یوسف علیه السلام میفرمایند : من را مسئول بیت المال کنید چون قدرت حفظ و آگاهی بر حفظ آن در من قوی میباشد. اگر مسئله کار است قدرت و امانت و اگر مسئله بیت المال است حفیظ علیم اگر مسئله رزمی است «فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» و برای نصب هر مقام و شخصیتی هر خصوصیت مخصوص به خودش دارد
چرا بعضی موارد حق انتخاب نداریم؟
1- مسائل مربوط به دنیا و زندگی مادی نمیباشد. (اگر انتخاب برای مسائل دنیا باشد اشکالی ندارد چون شعاع و خطر آن خیلی نمیباشد) کارهایی که شعاعش به عصرها و نسلها و حتی تا قیامت ادامه دارد خیلی مهم است.
٢- بحث در مورد انتخاب در یک سطح گسترده است. یک سری جاها انسان حق انتخاب ندارد چون فوق عقل اوست و انسان آگاهی از علم غیب ندارد مثل مطلب در مورد رهبری.
انتخاب در بعضی جاها باید مرحلهای باشد
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی اتَّخَذَ إِبْرَاهِیمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ نَبِیّاً وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ نَبِیّاً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ رَسُولًا وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ رَسُولًا قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ خَلِیلًا وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ خَلِیلًا قَبْلَ أَنْ یَجْعَلَهُ إِمَاماً» (کافی، ج1، ص175)؛ خدا حضرت ابراهیم را مرحله به مرحله به مقام رساند اول عبدالله بود، قبل از آنکه نبی الله شود، بعد نبی الله شد، بعد رسول الله شد و بعد خلیل الله شد و بعد امام شد.
مسئولیت ها آزمایشی است
«رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ» (انعام/165)
همه این مسئولیتها آزمایشی میباشد. خدا افرادی را برای مسئولیت امتحان میکند.
پست و مقام دوستی ها را فراموش می کند
اگر با کسی دوست هستید و آن دوست به پست و مقامی رسید، معصوم میفرمایند: اگر یک دهم علاقهاش به تو محفوظ بود: «فَلَیْسَ بِصَدِیقِ سَوْء» (أمالی طوسی، ص279)؛ دوست بدی نیست.
در این بیان امام می خواهند می فرمایند که این پست و مقام آنقدر بد و بی وفا است که صد در صد دوستیهای قدیمی را فراموش میکند و اگر با این حال یک دهم آن علاقه مانده معلوم میشود آدم خوبی است.
ملاک های انتخاب ازدیدگاه امام علی (علیه السلام)
از دیدگاه علی علیه السلام یک زمامدار لایق کسی است که در تقسیم مسولیت ها و پست ها میان افراد، جز اجرای عدالت و دادن حق به حقدار، به چیزی فکر نکند و جز با دقت و تامل در خصو صیات و امتیازات افراد و امتحان و آزمایش آنها، کسی را به کارگزاری دولت نگمارد. به همین دلیل است که آن حضرت از مالک اشتر و تمام زمامداران اسلامی می خواهد که در تعیین کارگزاران و صاحب منصبان دولت، تنها ملاک های اسلامی را در نظر داشته باشند و هرگز تمایلات شخصی، یا احساسات و عواطف و یا روابط خصو صی و باندبازی را در این امر دخالت ندهند.
اگر با کسی دوست هستید و آن دوست به پست و مقامی رسید، امام میفرمایند: اگر یک دهم علاقهاش به تو محفوظ بود، «فَلَیْسَ بِصَدِیقِ سَوْء» دوست بدی نیست
حضرت در یکی از نامه های خود، ملاک هایی را برای یک انتخاب درست بیان می کنند:
«وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَ الْحَیَاء مِنْ أَهْلِ الْبُیُوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ الْقَدَمِ فِی الْإِسْلَامِ الْمُتَقَدِّمَةِ فَإِنَّهُمْ أَکْرَمُ أَخْلَاقاً وَ أَصَحُّ أَعْرَاضاً وَ أَقَلُّ فِی الْمَطَامِعِ إِشْرَاقاً وَ أَبْلَغُ فِی عَوَاقِبِ الْأُمُورِ نَظَراً» (نهجالبلاغه، نامه 53)
1- با تجربه و کارآزموده باشد و در جریان مسائل و مشکلات و درگیری ها، مجرب و آبدیده شده باشد و مشکلات مردم را خوب درک نماید.
2- نجابت و پاکدامنی داشته و اهل شرم و عفت و صیانت نفس باشد و رذیلت و وقاحت را به خود راه ندهد.
3- از خانواده های اصیل و صالح و متقی و پاکدامن بوده و در محیط جور و خیانت و فساد بزرگ نشد ه باشد.
4- دارا ی حسن سابقه بوده و د ر اسلام سابقه اش بیش از دیگران باشد، یعنی از کسانی باشد که پیش از نفوذ و گسترش و قدرت اسلام، به آیین خدا گرویده باشد، نه از آنهایی که وقتی عظمت روز افزون اسلام را دیدند، بعضا به خاطر ترس یا بهره گیری از قدرت اسلام یا دست یافتن به مقام و ثروت و رفا ه تن به اسلام در دادند.
5- صا حب شخصیت و دائماً در صدد صیانت نفس و پاکی روحی خود باشد و از هر گونه لغزشی دوری گزیند.
6- دارای خصیصه ی مدیریت و دور اندیشی و در کارها و مسائل گوناگون اهل تدبر و تعمق و تفحص باشد.
7- به مطامع مادی نظر نداشته و دارای حیثیت و سلامت نفس باشد، این چند قسم پیرامون این موضوع انتخاب بود.
فرآوری: زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منابع:
سایت حوزه
بیانات حجت الاسلام قرائتی
سایت اندیشه قم
نهج البلاغه